رد بر استدلال مذکور و نادرست بودن آن بر امامت علیس
گوییم: (قبلا این حدیث ذکر شد و به اندازهی کافی توضیح داده شد) و این حدیث در صحیحین آمده و در غزوهی تبوک چنین فرموده است. و رسول خدا ج هر سفری که از مدینه غایب میشد مردی را در مدینه جای خود میگذاشت و چون غزوهی تبوک پیش آمد به احدی اذن تخلف نداد و در مدینه کسانی جز ناتوانان و یا منافقین نبودند. و این جانشینی مانند جانشینیهای همیشگی نبود و لذا علی مورد طعن منافقین شد که رسول خدا ج تو را دوست ندارد و با اطفال و زنان تو را گذاشته است، و لذا علی افسرده شد و بیرون آمد خدمت پیغمبر ج و گفت آیا مرا با زنان و اطفال میگذاری؟ رسول خدا ج برای دلجویی و دلخوشی او فرمود: من تو را جای خود گذاشتم بخاطر امانتی است که تو داری و جانشینی تو از جهت بغض من نسبت به تو نبوده است، و موسی نیز هارون را به جانشینی گذاشت، پس علی خوشحال گردید، ولی جانشینی علی مانند هارون نبود زیرا هارون جانشین موسی بود بر قوم او و نیز هارون پیغمبر و در غیاب موسی وظیفهی ارشاد قوم موسی را بر عهده داشت و موسی برای مناجات رفته بود، ولی جانشینی علی چنین نبود، و مسلمین همه همراه پیغمبرشان بیرون رفتند و جانشینی علی بر زنان و اطفال بود و لازم نیست در تشبیه علی به هارون از هر جهت مانند یکدیگر باشند زیرا تشبیه چیزی به چیزی در آن جهتی است که سیاق عبارت دلالت دارد و در هرچیزی مساوی نیستند آیا ندیدی که در بدر رسول خدا ابوبکر را به ابراهیم تشبیه نمود و عمر را به نوح تشبیه کرد. و مراد این نبود که در هر جهت اینان مانند آنان باشند، لیکن از سیاق کلام تشبیه این دو در شدت و نرمیبود، و همچنین تشبیه علی به هارون در جانشینی او بر خانوادهی و اهل بیت رسول ج در مدت رفت و برگشت بود، و بعلاوه جانشینی در مدینه بجای رسول خدا ج مخصوص علی نبود، آن حضرت در سفرهای دیگر نیز دیگران را جانشین نمود، پس گویندهای که میگوید به منزلهی هارون در هر چیز بوده باطل گفته است. و بعلاوه اگر از هر جهت مانند هارون بود، رسول خدا ج در حج سال نهم ابوبکر را بر او امیر نمیگردانید، که علی پشت ابوبکر نماز میخواند و مطیع امر او بود ولی علی فقط مأمور ابلاغ پیمان و نقض پیمان بود که طبق رسم عرب که بستن پیمان و نقض پیمان مخصوص شخص مطاع و یا مردی از اهل بیت او بود.
و قول تو که گفتی پس فوت که غیاب طولانی میشود سزاوارتر است که خلیفهی او باشد صحیح نیست. زیرا پیغمبر ج عدهی دیگر را غیر از علی نیز در سفرهای دیگر خلیفه کرده بود و تمام آنها صلاحیت خلافت پس از فوت رسول ج را نداشتند، و خلافت پس از مرگ برای تمام آنان ممکن نبود.